Saturday, February 23, 2008

اکوتوریسم Eco-Tourism

اکوتوریسم Eco-Tourism
محسن موسوی زاده
http://mashhadtour.blogspot.com
اکوتوریسم در ایران بنام گردشگری بومی ، گردشگری طبیعت و گردشگری سبز هم ترجمه شده که معنی مطابق با اهداف اکوتوریسم را ندارند. با شرحی که در این مورد خواهد آمد شما با این واژه و تاریخچه و دلیل به وجود آمدن آن ، کاملاً آشنا خواهید شد.
در اینجا بهتر است برای باز شدن مطلب به گونه های مختلف گردشگری ها اشاره کنیم.

گونه های مختلف گردشگری
1. اکوتوریسم "Eco-Tourism" عبارت است از:
« گردشگری مسئولیت پذیر و پاسخگو به محیط های طبیعی به گونه ای که بافت طبیعی آنجا حفظ گردد و به افزایش رفاه اجتماعی افراد بومی آن منطقه نیز بیانجامد.»
بنا بر این قدم زدن در جنگل های بارانی اکو توریسم نیست.
2. گردشگری های ماجراجویانه Adventure Travel:
گردشگری با کانو ( نوعی قایق کوچک) در دل رودخانه ی آمازون یکی از انواع اینگونه مسافرت هااست.حال گردشگری ها ی ماجراجویانه نرم داریم که دارای خطر پذیری کمتری است و نیاز به وسایل تخصصی ندارد و هم گردشگری ها ی ماجراجویانه سخت داریم که خطر پذیری بیشتری دارد و به وسایل تخصصی نیز نیاز دارد مانند صخره نوردی یا کوه نوردی های مشکل مثل قله هیمالیا.
3. گردشگری محافظت کننده Sustainable Tourism:
هر نوع گردشگری که منابع موجود در محیط را کاهش ندهد و مانع استفاده ی گردشگران در آینده از آن محیط نشود را 3. گردشگری محافظت کننده می نامند. اگر ورود یک گروه از گردشگران به یک محیط خاص منجر به وارد شدن آسیب به حیوانات یا گیاهان آن محیط شود ، از این نوع مثبت گردشگری محسوب نمی گردد.قایق سواری کایاک روی رود خانه های آزاد بدون زیان زدن به محیط ، از این گونه گردشگری به حساب می آید.
این گونه از گردشگری به دو نوع زیر نیز تقسیم می شود.
§ گردشگری پاسخگو Responsible Tourism:
گردشگر با برنامه ریزی تغییر های نا مطلوب در محیط را به حداقل می رساند. وقتی که در کمپینگ های حیاط وحش با عبارت « اینجا را به گونه ای ترک کنید که ردی بجای نماند.» که یکی از اصول اخلاقی مهم است روبرو می شویم، حکایت از این گونه گردشگری دارد.ولی شن نوردی با درشکه یا ماشین از این گونه گردشگری محسوب نمی گردد.
§ گردشگری بر مبنای طبیعت Nature-Based Tourism:
این گونه گردشگری روی خود طبیعت تمرکز می کند.
4. گردشگری سبز Green Tourism:
اغلب این گونه از گردشگری با اکوتوریسم یا گردشگری محافظت کننده مبادله ی به معنی می شود، اما با دقت بیشتر می توان آن را این گونه معرفی کرد که عبارت است از « هر فعالیت یا تهیه امکاناتی در طبیعت که به روش طبیعت دوست دارانه انجام شود.» نصب کمپینگ و چادر در جاهای مناسب تر ایجاد محل هایی برای سرویس های بهداشتی مناسب محیط، استفاده از انرژی های خورشیدی ،از جمله ی گردشگری سبز می باشد.

5. گردشگری ورزشهای مختلف Tourism Multi-Sport
این گونه گردشگری ببیشتر روی فعالیتهای فیزیکی تمرکز دارد.مانند کوه نوردی، موج سواری، غواصی،اسکی روی آب و غیره. تمام موارد مشابه در این دسته بندی قرار می گیرند. بسیاری از شرکت های وابسته به این گونه فعالیت ها مایلند محیط مربوطه سالمتر بماند تا همیشه قابل استفاده باشند.
6. گردشگری فرهنگی Cultural Tourism:
تمرکزدر مبادله و مشاهده فرهنگ های بی نظیر از ویژه گیهای گردشگری فرهنگی است. مفهوم یادگیری از فرهنگ های دیگر برای بسط دید گاه های شخصی و ایجاد روشن بینی و روشن نگری ، هسته با ارزش اینگونه ی گردشگری محسوب می گردد. اینکه مشاهده کنید یک پیشه ور چگونه یک قالی را می بافد و از آنها در مورد لباسهای سنتی آن منطقه چیز هایی بیاموزید، در زمره ی گردشگری فرهنگی و تمدنی قرار می گیرد. ولی خرید یک قالیچه یا گبه از یک فروشگاه بدون هیچگونه تبادل فرهنگی ، در زمره ی گردشگری فرهنگی ، نمی گنجد.
روشن است که تمام این تعریف ها قابل بحث است. انچه که یک شخص «اکو» می نامد ، شخص یا شرکت دیگر ممکن است آنرا «مسئولیت پذیر» بنامد.هدف اصلی از تعاریفی که ارائه گردید ، اهداف و اخلاقیاتی است که در پشت این تعاریف قرار دارند. آیا از محیط مورد نظر محافظت کافی را به عمل آوردیم؟ آیا کوشش خالصانه ای انجام دادیم تا به اقتصاد محلی این بومیان منطقه کمک کنیم؟ آیا عمل ما به گونه ای بود که این منابع سالم و دست نخورده برای نصل های آینده حفظ گردد؟ آیا حرمت و ارزش فرهنگ آنجا را درک کردیم و قدر دانستیم، یا اینکه فقط در آنجا به گرفتن عکس می اندیشیدیم؟ این پرسش ها نقبی خواهد بود در میان معانی لغت ها ، تا شما را ببرد به جایی که ببینید آیا واقعاً چگونه منشی را به اجرا گذاشته اید.
اغلب گردشگری های ما شامل انواع مختلف گردشگری می باشد. البته گاهی اوقات یک مورد آن بیشتر مورد نظر قرار می گیرد و انواع دیگر گردشگری در رده های بعدی ، بسته به اهداف گردشگر ، قرار می گیرند.

تعاریف و اهداف اکوتوریسم
آنچه که تعاریف و اهداف اکوتوریسم را در درسهای دانشگاهی مدرن تشکیل می دهد عبارتند از:
1. رهنمود نمودن گردشگری به مقصد های طبیعت.
این مکان ها ومقاصد چه مسکونی باشند و چه غیر مسکونی ،اغلب در نقاط دوری قرار گرفته اند و معمولاً تحت پوشش حفاظت شده ی چند مؤسسه ی ملی، بین المللی یا گروه های اجتماعی ، قرار گرفته اند.
2. به حد اقل رساندن تماس ها و آسیب ها به محیط زیست
چه بخواهیم و چه نخواهیم اغلب گردشگری ها موجب خرابی و صدمه دیدن محیط می شود.اکو توریسم می کوشد اثر های مخرب هتل سازی ، ریل سازی و دیگر ساخت و سازهای مرتبط با گردشگری را که به محیط طبیعی زیان وارد می کند با جایگزین نمودن مصالح قابل باز یافت، استفاده از انرژیهای پاک مانند انرژی خورشیدی، استفاده از مصالح محلی برای ساخت و ساز ها و... این ریان به محیط را به حد اقل ممکن برساند.نکاتی که در این مقاله ارائه می گردد باید آویزه گوش تمام مدیران قرار گیرد. بیشتر این نکات مطابق استاندارد های توسعه سبز (جایگذین بهتر و کارشناسی شده ی توسعه ی پایدار) می باشد.این برنامه ها با مرارت زیاد بزرگترین پژوهشگران جهان بدست آمده و هر گونه کم توجهی به آنها عواقب وخیمی برای جامعه دارد.
3. دادن آگاهی های محیطی.
اکوتوریسم یعنی آموزش ، آموزش هم برای گردشگر و هم برای افراد محلی که پذیرای گردشگران هستند.لذا باید مسئولین و همچنین گردانندگان تورها ی گردشگری ، آموزش لازم را راجع به فرهنگ ،مکان، اقتصاد ، محیط و مردم محل مورد نظر را به گردشگران بدهند.این آگاهی ها به گردشگر کمک می کند تا همراه با شناخت مردم و محیط و جاذبه های گردشگری آنجا، بازدید مفیدتر و کم خصارت بارتری را داشته باشد. باید به دانش آموزان محل های گردشگری نیز آموزش های لازم داده شود، تا از موقعیت مناسبی که برای انها فراهم شده بتوانند استفاده ی بهینه تر داشته باشند و در نشر فرهنگ بومی خود و ایجاد ارتباط بهتر با گردشگران بکوشند.بهتر است بسیاری از این آموزش ها در گردشگری های کوچکی که برایشان مهیا باید کرد، انجام شود.آموزش مفید و پایدار اینگونه باید باشد نه اینکه فقط سخنرانی کنیم.
4. تهیه منابع مالی برای حفظ محیط زیست.
برای یک محیط گردشگری، گرفتن ورودیه یکی از راه های کسب درآمد برای حفظ همان محیط زیست است.
5. تهیه درآمد و منابع مالی برای بهبود مردم محلی محیط های پذیرای گردشگران.
پارک های ملی و دیگر محیط های گردشگری در صورتی پایدار خواهند ماند که مردم محلی شادی داشته باشند.لذا باید برای آنها جاده ها ،کلنیک ها، مدارس و آبهای آشامیدنی و... خوبی ساخت و ارائه نمود.می توان آنها را در ساخت و اداره ی رستوران ها ، مغازه هاو دیگر مراکز لازم برای گردشگران سهیم کرد.
6. احترام گذاشتن به فرهنگ محلی.
اکوتوریسم فقط« سبز کننده » نیست بلکه احترام محیط و فرهنگ هارا نیز حفظ می کند.
از آنجا که ، فحشا،فروشگاه های سیاه و مواد مخدر ، توده گردشگر را درگیر می کند. اکو توریسم سعی می کند محترمانه برخورد های ناخوش آیند بین گردشگر و محیط گردشگری را کاهش دهد و نگذارد به فرهنگ دو طرف آسیب زیادتری وارد شود.این کار سختی برای اکوتوریسم است زیرا بسیاری اوقات ممکن است محل مورد گردشگری، مکانی دور از شهر ها باشد و افراد محلی تبادل فرهنگی زیادی با افراد غیر بومی نداشته باشند.لذا آموزش و آگاهی دادن به دو طرف ، اهمیت بیشتری پیدا می کند.
7. پشتیبانی از حقوق بشر و حرکت های آزادی خواهانه
همه جا برای گردشگران امن و امان نیست ، سفر به بعضی کشور ها با توجه به سیاست های داخلی و مشکلاتی که دارند ، خیلی امن نیست. لذا یکی از اهداف اکوتوریسم داشتن نشست های متقابل با دولت مردان اینگونه کشورها برای حفظ حریم گردشگران و افراد محلی است.
در هر صورت مطالبی که ارائه گردید می تواند مبنایی قرار گیرد تا با آن هر حرکتی سنجیده شود که آیا آن بر مبنای اکوتوریسم هست یا نه.
اکنون خوب است به خطوط راهنمای اکوتوریسم برای گردشگران بپردازیم.
راهنمای گردشگران
یا
خطوط راهنمای اکوتوریسم برای گردشگران
بدیهی است که در هر گونه مسافرت و گردشگری ، انواع مختلفی رخورد ، تأثیر متقابل و در گیر شدن با فرهنگ های غیر منتظره ، برای گردشگر وجود دارد. به عنوان یک انسان خوش فکر و یک گردشگر مسئول و پاسخگو، شما یک سری کار هارا باید از قبل، در حین گردشگری و پس از آن انجام دهید تا مطمئن شوید این گردشگری شما بر اساس اکوتوریسم صورت گرفته و حد اقل تغییر غیر سازنده را ، برای کشور یا محل میزبان داشته اید.رفتن به یک مکان توریستی بدون آگهی ، کاری به مراتب ساده ای است، اما شما دست به این انتخاب بزنید که یک گردشگر آگاه باشید و حداقل تماس غیر سازنده را با دنیای اطراف خود داشته باشید.در ادامه به دستور العمل هایی که به یک گردشگری آگاهانه می انجامد ، می پردازیم.
1. خودتان را برای این مسافرت و گردشگری آماده نمایید.
در مورد مقصد خود اطلاعات بیشتر کسب نمایید.یک چشم اندازی از اخبار و حوادث جاری محل بدست آورید.به عنوان نمونه من برای بازدید از چند کشور به گونه ای برنامه ریزی کرده بودم که از سمت دریای مازندران خودمان وارد کشور های آسیای میانه شویم سپس از طرق کشور های مختلف وارد یونان شویم.با دوستانی که در گروه خبر رسانه ها داشتم تماس گرفتم ، آنها گفتند مرز بین ارمنستان و گرجستان نا آرام است و مختصر برخوردهایی هم در مرز گرجستان و کشور شمالی آن گزارش شده است.بنا بر این ما از رفتن به ارمنستان صرف نظر کردیم و از طریق آستارای خودمان وارد آستارای آذرباییجان شدیم وراهمان را از کنار دریای خزر ادامه دادیم چون تابستان بود هم از دریا استفاده می کردیم هم از خشکی. بگذریم که وقتی لوله های قطور نفت را در امتداد صدها کیلومتر می دیدیم ، آه از نهادمان در می آمد که آنها چگونه از این سرمایه ها استفاده می کنند و ما در کشور خودمان از این بابت بهره ای نمی بریم.راجع به چگونگی رشوه گیری ایستگاه های مرزی هر کشور و نوع و مقدار آن هم اطلاعاتی از گردشگران قبلی بدست آورده بودیم.قبل از آن نقشه های تمام کشور های سر راه و اطراف را تهیه کرده بودم. چند روز هم کارم رفتن به کتابخانه ی مرکزی آن هم قسمت مرجع بود تا راجع به تاریخ آن کشورها ، نقاط مهم گردشگری ، فرهنگ و تمدن و اکوسیستم حیاتی آنها اطلاعات بیشتری بدست آورم.قبل از این کارها هم حدود بیست و پنج نوار ویدئویی زبان انگلیسی را کار کرده بودم ولی چون زبان بسیاری از کشورها غیر انگلیسی است ، سعی کردیم بعضی لعت های حیاتی تر را به آن زبان بیاموزیم، مانند سلام و احوال پرسی ، لطفاً ، متشکرم و... این لغات اولین پل ارتباطی را بین ما و مردم کشور میزبان تشکیل می داد.مشابه این کار را برای رفتن به شهرها و روستا های کشور خودمان هم انجام می دهیم.
2. به سنت ها و آداب معاشرت محل مورد بازدید احترام بگذارید.
به عنوان مثال اهالی کشور آذربایجان ظاهر شدن افراد با بیژامه در منظر عموم را ناپسند می دانستند ، لذا از افراد گروه خواستم در محل هایی که اطراق می کنیم به این موضوع توجه نمایند.
اگر ممکن است، لباس مناسب سنت آن محل را بپوشید ، در این صورت برخورد محترمانه تر ی با شما خواهند داشت. از حساسیت های مردم به عکاسی آگاهی داشته باشید.یک بار یک گروه از عکاسان را به روستایی بردم، علارغم صحبت هایی که قبلاً با آنها شده بود ، باز هم در حال بازدید از افراد گروه ، مشاهده شد که یکی از آقایان ،از داخل مسجدی که بیشتر خانم ها در حال رفت و آمد به آنجا هستند ، در حال عکاسی است. گفتم اگر به فکر خودت نیستی لااقل به فکر موقعیت دیگران و بویژه راهنما های تور باش، چون شما اولین و آخرین گروهی نیستید که به این محل یا محل های دیگر می بریم، مردم محلی مارا بیشتر از آنکه فکر کنید می شناسند و مایل نیستم احترام و اعتماد متقابلمان خدشه دار شود. از آن پس سعی می کنیم در گروه های گردشگری، هر عکاسی را که حقوق شهروندی اهل محل را نتواند رعایت کند ، نپذیریم. متأسفانه بیشتر عکاس های ما عکاس های جشنواره ای هستند و آنچه برایشان مهم نیست آبرو و اعتبار مردم و کشورشان است. نیاز مبرمی است که از این جهت آگاهی بیشتری به این عزیزان داده شود، تا حکایت تیغ دادن بدست... پیش نیاید. هنرمند باید پیشرو در فضیلت های انسانی و پاسدار حقوق مردم باشد. بنابر این قبل از اینکه از اشخاص عکاسی کنید ، از آنها اجازه لازم را بگیرید. آداب و سنن محلی را رعایت کنید. یک نگاهی به ارزشهای فرهنگی و سنتی خود داشته باشید و بعد در مورد فرهنگ های دیگران قضاوت کنید. به قول معروف آن حکایت یک سوزن به خودت یک جوال دوز به دیگری یادتان نرود. بیاد داشته باشید که شما یک بازدید کننده هستید. در آنجا مفهوم ها وبرداشت های مختلفی از فضا ، زمان و ارتبات های شخصی وجود دارد که آنها نادرست نیستند فقط متفاوتند. حال ببینید گردشگرانی که اطلاعات کمتری نسبت به شما دارند ، به چه حال و روزی خواهند افتاد.
3. به شدت از ابراز خودپسندی و متمول بودن دوری نمایید.
ممکن است تظاهر دیگران به متمول بودن برای شما مهم نباشد ولی اشخاص دیگری که فرهنگ های متفاوتی دارن به اینگونه خود پسندی ها بسیار حساس هستند و ابراز انزجار می کنند.به عنوان مثال همین انداختن دوربین به گردن ، یا یک ساعت مچی آنچنانی یا یک حلقه ی نامزدی توجه بر انگیز ، می تواند برای برخی فرهنگها ، پیام خوش آیندی نداشته باشد.بنا بر این بهتر است که در هنگام بازدید به این موارد توجه داشته باشید و بعضی از آنها را در هنگام بازدید در محل غیر قابل دید دیگران قرار دهید. به ویژه توصیه می کنم جواهرآلات خود را همان به که در خانه بگذارید.زیرا اینگونه وسایل در راه یک تبادل حقیقی و صادقانه ، فقط مانع ایجاد می کنند و بس. خلاصه عزیز دلم شما وارد دنیای دیگری شده اید و بهتر است که برخورد آگاهانه تری داشته باشید.
4. انتظارات قابل انعطاف تری داشته باشید.
هنگامی که با فکر باز با ماجراهای تازه پیش آمده روبرو شوید ، احساس نا امیدی نخواهید کرد.
گاهی اوقات برنامه ها تغییر می کنند و فرصتی پیش می آید تا به گونه ی عمیق تری راجع به فرهنگ محل بازدید مطالبی را بیاموزید، در هنگام باید این انعطاف را داشته باشید که از فرصت پیش آمده ، بهره ی بیشتر ببرید. اینکه شما خودتان را با شرایط محیط وفق بدهید بسیار آسان تر از این است مه توقع داشته باشید محیط شرایط خود را با خواست شما وفق دهد.
5. در حفظ و حراست از منابع محیط زیست کوشا باشید.
در اغلب اوقات منابع محیط زیست زیر فشار گردشگران قرار می گیرند. هوشیار باشید که از این منابع بخاطر بازدید شما مصرف شده است. مانند چوب برای گرم کردن یا پخت غذا برای شما، یا آب و مخصوصاً غذا که ممکن است از فاصله های دور به انجا حمل شده باشد و خود این حمل و نقل ، منابع سوخت را مصرف می کند. هرگز به راهنمایان خود اجازه ندهید که به خاطر مصرف شما، حیوانات شکار شوند یا گونه های نادری از گیاهان ازبین بروند و یا حیوانات بترسند یا در معرض مخاطره قرار گیرند. همواره بیاد داشته باشید که ساخت یک هتل لوکس ،چقدر از منابع موجود را مصرف می کند. به همین ترتیب ساخت بی رویه ویلاهای شخصی در این نقاط بزرگترین عامل نابود کننده ی منابع موجود و از بین برنده ی جاذبه های گردشگری است. یکی از بزرگترین نامهربانی ها به طبیعت ایران ، توسط این گروه خود پسند و سرمایه ی ملی به باد ده ، صورت گرفته باشد. به گونه ای که به عنوان مثال در مشهد ، در محیط هایی مانند شاندیز ، زشک ،طرقبه ، جاغرق و ... گردشگران مجبور هستند کیلومتر ها راه را پیاده طی کنند تا شاید به محل بکرتری برسند. در طی این مسیر مجبورند ساخت و ساز های عجیب و غریب آنها ، سیم های خار دار ، دیوار های سر به فلک کشیده ، فاضل آب رها شده در مسیر های گردشگری و گردو خاک رفت و آمد ماشین های این افراد خود پسند ، اشغال حریم رودخانه و جاده ها توسط بنا سازی آنها را تحمل نمایند . بدیهی است که بسیاری اوقات ، بخاطر اینگونه مشکلات و مصیبت های دیگری که آنها پیش می آورند، گردشگران عطای گردشگری را به لقایش می بخشند. از طرفی عده ای با مشارکت افراد رشوه بگیر برخی ادار ه ها و سازمان ها ، بجان تصرف طبیعت و مراتعی که توسط آنها به حساب محافظت شده اند، افتاده اند. اگر می بینید به امر گردشگری و امور حیاتی دیگر بی توجهی می شود ، همین ساخت و پاخت ها ی پشت پرده و رشوه خواری های کلان است. وقتی چند زمین خوار یک میلیارد تومان جلو فلان بخشدار یا شهردار بگذارند ، دیگر آن بخشدار ، غلام آنهاست ، هوادار و محافظ آنهاست ، نه طرح و برنامه ریز ی برای حفظ و گسترش سرمایه های ملی. آن شهردار هم دیگر شهر دار نیست ، ملیجک دربار است نه چیزی بیش از آن. این گونه است که کشوری در رده ی دهم جاذبه های گردشگری، در رده های آخر جذب گردشگران ، قرار می گیرد. اگر دوستان عزیز و صادقی که در دولت تشریف دارند امکانات و حمایت لازم را مبذول دارند ، بسیاری از کسانی که دست در از بین بردن سرمایه های ملی و چپاول آن را دارند ، می توان با مدارک کافی ، به محاکمه کشید و حق مردم را از آنها گرفت. به عنوان مثال ، یک نفر سرمایه گذاری کرده تا با هماهنگی قانونی ، استخرهای پرورش ماهی در مکانی بزند و محیط بایری را آباد نماید ، مقام های محترمی هم محل را دیده و کارشناس ها آن را تأیید نموده اند، ولی حالا برای دادن وام به آن شخص جهت تکمیل نمودن پروژه ، فرض بفرمایید یکی از پرسنل مهم جهاد کشاورزی می گوید ،اگر مرا هم در این پروژه شریک می کنید ، حاضرم با دادن وام موافقت کنم. حال شبیه این هزاران مورد وجود دارد. می توان با نظارت های کارشناسی تر و دقیق تر ، جلو بیشتر آنها را گرفت.
6. تمرین کنید تا برخورد های مخرب و فشار بر محیط زیست را به حد اقل ممکن برسانید.
همیشه به این قانون بین المللی عملاً پایبند باشید که می گوید «بدون اینکه اثری بگذارید محیط را ترک کنید.» تمام چیزهایی که با خودتان آورده بودید ، مانند شیشه یا بطری های نوشابه و آب و زباله های دیگر را، در پاکت های مناسب جمع کنید و با خود برگردانید به محل مناسبی که باید آنها را تحویل دهید.هر گز حیوان ها یا گیاهان محیط را از محط زیست طبیعی خود جدا و دور نکنید.هر گز به پوسته در ختان یا پر و پوست حیوانات خراشی وارد نکنید یا آنها را نترسانید. زیرا این کارها نه تنها به محیط زیست آسیب می رساند بلکه از نظر اجتماعی نیز یک کار غیر قانونی است و جرم محسوب می شود.
7. یک راهنما ی تور ورزیده و آگاه انتخاب کنید.
به صورت کامل و دقیق ، در مورد گردانندگان یا راهنمای توری که میخواهید انتخاب کنید ، تحقیق نمایید. این تحقیق می تواند شامل پرسش های ویژه ای از خود آنها هم باشد. به اینگونه که با انجام پرسش هایی را جع به جزئیات دقیق تور گردانی تا متوجه شوید آیا آنها استاندارد های اصلی اکوتوریسم را رعایت می کنند یا خیر؟ آیا آنها این ویژه گی هارا در ارتباط با گروه های اجتماعی و اقتصاد محلی هم رعایت می نمایند یا خیر؟
8. از رشد اقتصادی محل بازدید پشتیبانی کنید.
چگونه بازدید شما از آن محل مستقیماً به اقتصاد محلی یا تمام اجتماع آنها سود آوری دارد؟ این یک قسمت جدایی ناپذیر از اکوتوریسم است. از وسایل حمل و نقل محلی، رستوران ها ، فروشگاه ها راهنما های محلی و مسافرخانه ها ی محلی استفاده کنید.این کمک ها به ایجاد یک مجموعه ای که به حفظ محیط زیست یاری می رسانند کمک می کند. جامعه مبتنی بر اکوتوریسم با غنی شدن و دارا بودن حجم کاری بیشتر امکان پذیر می گردد.
9. پلی بین شکاف های فرهنگی بزنید.
وقتی که شما به عنوان گردشگر وارد یک محیط می شوید، کاملاً موقعیت یک سفیر فرهنگی را دارید.شما این فرصت نصیبتان گردیده که پلی بین فرهنگ خودتان و فرهنگ های محیطی که به آنجا سفر کرده اید بزنید. بسیاری از تصور های که ما در مورد فرهنگ ها و محل ها و کشور های دیگر داریم بر اساس تصاویر غیر واقعی از آنهاست که رسانه هایی مانند مجله ها یا رادیو و تلویزیون به خورد ما داده اند ، ولی وقتی خودمان در موقعیت قرار می گیریم مشاهده می کنیم که واقعیت چیز دیگری بوده است. در جستجوی موقعیت هایی باشید برای تبادل فرهنگی ، که به وسیله آن هر دو طرف از زندگی یکدیگر چیزهای تازه ای بیاموزید. اینگونه رفتار ها پایه ای است برای پیوند عمیق تر بین ملت ها و انسانها ، و زیربنای صلح جهانی را تشکیل می دهد. اینکه وقتی در یک اتوبوس محلی پهلوی یک نفر که از اهالی آن جا هست می نشینید یا وقتی در کنار کسی هستید که برای شما غذا آماده می کند، می توانید با کمی کوشش با او بیشتر آشنا شوید، مطمئن باشید رضایت بسیار خوش آیندی را تجربه خواهید نمود. من اغلب با اتوبوس های محلی به نقاط مختلف سفر کرده ام و از دوست شدن با افراد محلی در این اتوبوس ها خاطرات بسیار شیرین و دلچسبی دارم.
10. اکوتوریسم را ادامه دهید.
اکوتوریسم با رسیدن شما به خانه پایان نمی یابد. ما باید اکو توریسم و حفظ محیط زیست را در تمام کارهای روزانه مان گسترس دهیم. دیگر انسان ها و نصل های آینده را در تجارب خودمان شریک کنیم تا فهم بیشتر و جهانی تر از دنیای خومان بدست آوریم. در این صورت است که از مسافرتها و گردشگری های خود چیز های بسیار با ارزشی را خواهیم آموخت. تا وقتی مه هنوز این خاطرات و تجارب در قلب و فکر شما زنده است ، آنهارا به انجمن های مختلف دوستار حفظ محیط زیست منتقل نمایید. من وقتی که از یک سفر کوتاه یا طولانی به منزل بر می گردم ، تازه کارم شروع می شود. انتقال عکس ها و مرتب نمودن وآماده کردن آنها وقت بسیار زیادی را می گیرد. بعد نوشتن و کامل نمودن گذارش سفر ، انتقال دادن این تجربیات از طریق سایتها و وبلاگ هایم به دیگران ، انتقال دادن درخواست های اهالی محل بازدید به متولیان و مسئولین مربوطه ، در پی طرح هایی برای باز خورد بهتر این گونه گردشگری ها و.... از جمله کارهایی است که مجبورم به عنوان یک انسان انجام دهم. بدیهی است مانند هر انسان دیگری اشتباه هایی هم دارم ولی هیچ کدام از آنها مانع مانع یک فعالیت جهانی انسان و محیط دوستانه نخواهند بود. من آمدستم تا وام بگذارم ، حسابت را کنار جام بگذارم ، ...

شما پله به پله با تفاوت های یک گردشگر آگاه به اکوتوریسم و یک گردشگر معمولی ، آشنا شدید. مشاهده می نمایید که چگونه با رعایت یک سری دستورالعمل های ساده و کارشناسی شده ، میتوان به یک انسان بسیار مفید و کارآ تبدیل شد. شما دید خودتان را به دنیای اطراف در دو موقعیت قبل مطالعه این مقاله و بعد از آن ، مقایسه بفرمایید ، آنوقت خواهید دید که سخنان حساب شده ای که از دلهای متفاوت و هرچند دور ، برآمده است ، چگونه به دل می نشیند و بانی یک تغییر اساسی در منش انسانها می گردد.
محسن موسوی زاده http://poopak.blog.com
یک گزارش از وضع نامناسب رسیدگی به جاده های ارتباطی
سال هزار و سیصد وهشتاد چهار بابت گذاشتن علائم راهنمایی و رانندگی در جاده های روستایی بویژه روستاهای مناطق کوهستانی مانند ازغد، مایان ، دهبار و کنگ ، با مسئولین مربوطه صحبت شد ولی آنها جواب قانع کننده ای برای دلیل احمال در گذاشتن این علائم ، ارائه ندادند. در نمایشگاه بین المللی سال هشتاد و شش به مناسبت هفته نیروی انتظامی با آنها در این مورد رو در رو صحبت شد ولی باز هم این عزیزان به دادن آمار قناعت کردند.هر علامت در این جاده های پر پیچ و خم و خطرناک ، حکم یک فرشته نجات را دارد . به ویژه در شب و در کولاک زمستانی ، که این منطق هر سال گرفتار آن هستند.
در زمان بارندگی برف نیز این جاده ها بیش از هر نقطه ی دیگری نیاز به برف روبی و ریختن شن و نمک دارند. در این جاده ها به محض سر خوردن ، ماشین در ته دره سقوط خواهد کرد. این روستاییان نیاز به رفت و آمد های حیاتی مانند مراجعه به پزشک و انجام کارهای لازم دیگر دارند. نا ایمنی این جاده ها به مشکلات آنها افزوده است. به خاطر بحث زمین خواری و ساخت و پاخت بعضی از مسئولین برای نفع شخصی ، رسیدگی به امور حیاتی و آینده این روستاها کم رنگ شده است. عدم نظارت صحیح بافت سازنده ی روستا را از بین خواهد برد و جای زمین های کشاورزی و باغ ها را، ویلا های افراد مفت خور شهرنشین خواهد گرفت. آنگاه نه از بافت مفید روستایی خبری خواهد بود و نه از جاذبه هایی گردشگری آن.
ساخت و سازهای جدید در این روستا ها ، چون با رعایت اصول معماری و بافت منطقه انجام نمی شود ، بسیار به جاذبه گردشگری آنها صدمه زده است. جا دارد سازمان ها و اداره های زی ربط قوانینی و ضع نمایند که ساخت و ساز ها جاذبه ایجاد کنند نه اینکه مانند کنگ و ازغد ببینیم ار میان آن ساختمان های زیبای بومی ، ساختمانهایی سر در آورده اند که تمام جاذبه هزار ساله آن محیط را به چالش کشیده و از بین برده است . پیش گیری به مراتب بهتر از درمان است. تا پیش از این که بیش از این به محیط های پر جذبه گردشگری زیان وارد شود ، با تصویب و اجرای قوانین آینده نگر به داد ایران عزیز برسید.
آیندگان از بی توجهی ما بسیار شگفت زده خواهند شد. برای آنها مایه ی تعجب خواهد بود که چگونه با سرمایه های ملی بازی کردیم و به خاطر نفع شخصی افراد جاه طلب و معلوم الحال ، سرمایه های عظیم ملی را نابود شد. ما نیاز به مدیریت های کار آمد تر و دور نگرتری داریم.هیچ زیانی بیشتر از زیانی که دوستان نا آگاه وارد می کنند نیست.برای هر کاری بیش ار هر چیز باید تحقیق و پژوهش درست انجام داد ،بعد برانامه عملی ریخت و آن را انجام داد. دولت فاقد برنامه ریزان کارآمد است و متأسفانه ذوق و اراده ی مشورت و کمک گیری از اندیشمندان مستقل را هم ندارد. کشورهای پیشرفته از متخصص های کشورهای دشمن هم استفاده می کنند ولی در ایران بخاطر گرفتار شدن در باند و باند بازی اگر تمام کشور به نابودی هم کشیده شود باز حاضر نیستند از وجود اندیشمندان مثتقل ایرانی استفاده کنند. شعار دادن را نمی گویم انچه که در عمل اتفاق می افتد مد نظر است.با کمی عاقلانه تر فکر کردن، می توان قبل از به بن بست رسیدن و دسته گل های آن چنانی به آب دادن ، طرح و برنامه های بهتری را اجرا نمود.
مردم نیز باید توجه داشته باشند که چه بخواهند و چه نخواهند تنها راه نجات و پیشرفت انجام تکلیف های شهروندی و پی گیری بدست آوردن حقوق یک شهروند از راه های درست و منطقی است.اول از همه ما به عنوان یک شهروند موظف به درست انجام دادن اموری را داریم که مسئول انجام آن هستیم.یکی از مواردی که بسیار نا خوش آیند است ، عدم توجه کافی به حفظ محیط زیست است.
محسن موسوی زاده
http://poopak.blog.com

Thursday, January 24, 2008

سلامي چو بوي خوش آشنايي


گردشگری مشهد و دیدنیهای اطراف آن

http://mashhadtour.blogspot.com/

گردشگری مشهد ، اريگامي ، هنر کاغذ و تا ، پوپک ، پارک آموزش، آموزش ، عكس ، هنر، عكاسي ، نقدعكس ، گالري ، نمايشگاه عكس ، ايران ، مشهد ، طبيعت ، محسن موسوي زاده ، گردشگری خراسان رضوی ، گردشگری خراسان ، گردشگری ایران ، کوهسنگی ، فردوسی ، گنبد سبز ، آرامگاه نادری ، موزه مشهد ، هتل های مشهد ، دیدنی های مشهد و اطراف آن ، دیدنیهای مشهد و اطراف آن ، گردشگری مشهد ، حرم امام رضا ، طرقبه ، شاندیز ، هنر عکاسی ، راهنمای گردشگری مشهد ، آموزش مدیریت گردشگری، دانشگاه گردشگری، راهنمای گردشگری خراسان ، توسعه سبز ، راهنمای گردشگری ایران ، راهنمای گردشگری ، عکسهای طبیعت ، آرامگاه فردوسی ، عطار ، کمال الملک ، خیام ، تخت جمشید ، کورش ، داریوش ، رستم ، کنگ ، زشک ، عنبران ، کلات ، طرقبه ، چالیدره ، بند گلستان ، سد گلستان ، ازغد ، مایان ، نقندر ، اخلمد ، گلمکان ، غار مغان ، عکاسی حرفه ای ، آموزش عکاسی ، محسن موسوی ، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی ، خیابان پوپک، توسعه سبز، اکوتوریسم ، توریسم بومی ، توریسم طبیعت ، گردشگری بومی ، گردشگری طبیعت ،، شهروند ، شهرآرا ،

Mashhad Tourism , Iran Tourism, Origami, Mashhad Tour, Education, Photo, Picture, Art, Iran, Mashhad, review, Nature, art photography, Mohsen Moossavi ,photography, mashhad-tourist, Khorasan Tour, Khorasan Tourism, Iran Tour, poopak , fotopic, foto art, Koohsangi, Jaghargh, zoshg, poopak, Torghabeh , green development, anbaran , Kang , Mohsen Mousavi , Naghondar , Chalidareh, Bande golestan, Golestan Damp, Nishabour, Mashhad Tour , Kalat , Shandiz , Picnic guide , Nature art gallery, Azghad, Mayan, eco-tourism , eco tourism , ecotourism , citizen , ferdowsi , Khayyam , attar ,


سلامي چو بوي خوش آشنايي به آن مردم ديده ي روشنايي

براي ديدن كامل محتويات وبلاگ ها و سايت ها روي تاريخ ها یا آرشیو صفحه و يا روي عناوین آخرین یادداشت ها و تگ ها كليك نماييد. به عنوان مثال در وبلاگ مربوط به عكاسي بيش از يك كتاب مطلب مصور وجود دارد.

برای اغلب این عکسها مجبور بودم مسافتهای زیادی را پیاده طی کنم. تنهایی ، گم کردن مسیر در برف و کولاک زمستانی و دیگر خطرهای فراوان طبیعت گردیهای انفرادی ، خود داستانهای دیگری دارد که امیدوارم فرصتی برای بیان آنها پیش بیاید. اگر روی عکس هایی که نشانه موس روی آن فعال می شود، کلیک نمایید، اندازه ی بزرگتری از آن عکس را خواهید دید، مانند وبلاگ گردشگری مشهد ، که در حال حاضر کاملترین مرجع اینترنتی و مصور ایران ،در مورد گردشگری مشهد و دیدنیهای اطراف آن است.امیدوارم توانسته باشم با ارائه این کارها، گامی به سوی نشان دادن چهره ی خوبی از ایران و ساخت جامعه ای سالم تر برداشته باشم.

اصل عكسها در آرشيو موجود و قابل چاپ در ابعاد بزرگ و همچنین قابل چاپ روي تابلو هاي فلكسي مي باشد. بديهي است از سفارشهاي مناسب و مفيد براي جامعه، استقبال مي کنم. همچنين همكاري با بخشهاي دولتي و خصوصي، سازمان ها ، ارگان ها ، اداره ها و ...در تمام شهرستان ها نيز مد نظر مي باشد . هر گونه همكاري آنها در جهت ارائه تسهيلات براي خدمت هاي علمي ،فرهنگي، و هنري به جامعه بیش از هر چیز، نشان از درایت و دور اندیشی آنها دارد. مسئولین شهر ها و استان های مختلف نیز می توانند عکس برداری از محلهای گردشگری خود را سفارش دهند. بدیهی است چون این کار توسط فردی صورت می گیرد که هم تخصص های لازم را دارد و هم انگیزه ، اشتیاق و عشق این کار را ، حاصل کار قابل مقایسه با کار های فرمایشی و دولتی نخواهد بود.

درآمد کشور ترکیه از صنعت توریست چندین برابر درآمد کشور ما از این صنعت گردشگری است. در صورتیکه جاذبه های دیدنی و توریستی کشور ترکیه قابل مقایسه با کشور متمدن و بزرگ ما نیست. توجه به امر گردشگری یعنی کوتاه ترین ، کم هزینه ترین و عاقلانه ترین کار برای ایجاد هزاران فرصت شغلی ، خود باوری هموطنان گرامی،... و رشد و شکوفایی ایران بزرگ. با توجه به بحران های انرژی و اتمام دیر یا زود منابع از جمله منابع نفتی کشور ، اگر از هم اکنون که دیر هم شده به فکر جایگزینی درآمد های دیگر چون گردشگری و توصعه علم و صنایع نباشیم ، آینده ی نزدیک بسیار تباه شده ای خواهیم داشت . برای نجات کشور هیچ راهی بجز تعامل سازنده و تلاش همگانی وجود نداشته و ندارد.

اميد وارم مردم عزيز و مسئول هاي گرامي به اينگونه تلاش هاي سازنده و با تأثير عميق و مثبت در جامعه جهاني ، توجه و حمايت بيشتري مبذول دارند. حمايت از اينگونه طرح ها وبرنامه ها ، حمايت از كيان و بزرگي و عظمت تمام مردم ايران و كشور عزيزمان مي باشد .البته باید در نظر داشت که هیچ کس به اندازه ی خود مردم ، قادر به کمک کردن به یکدیگر و همیاری برای ساخت کشور و دنیایی بهتر، نیست. لذا نباید زمان را به امید یاری دولت از دست داد. گر چه وظیفه ی اصلی دولت برنامه ریزی درست و همیاری با اندیشمندان و دیگر افراد جامعه برای ایجاد جامعه ای پویا تر است و باید بستر مناسب برای رشد بیشتر را فراهم کند. اگر من در اینجا سخنی از کمک دولت بردم در واقع از این راه دولت بیشتر به کارآیی خود کمک می کند تا اینکه به شهروند یا متفکری ویژه کمک کرده باشد، ولی مسئله این است که درک این موضوع برای بعضی از دولت مردان کشورهای جهان سوم ، خیلی راحت نیست. به خاطر نبود این تعامل سازنده است که در این جوامع، دولت ،مردم و متفکران همه زیان می بینند و هیچکدام نمی توانند کار آیی لازم را داشته باشند.

یک بار یک دانشجوی خارجی از استاد پرفسور محمود حسابی پرسید، "می گویند شما از جهان سوم آمده اید ،جهان سوم چگونه جایی است؟ " استاد جواب دادند " جهان سوم جایی است که اگر بخواهی کشورت را آباد کنی، خانه ات خراب خواهد شد و اگر بخواهی خانه ات آباد شود باید در تخریب کشورت بکوشی ". لذا کسانی که در این راه گام بر می دارند، خوب آگاه هستند که ساختن کشورشان، چه خانه خرابی برای آنها در پی خواهد داشت، ولی ترجیح می دهند خانه خودشان به بهای آبادی کشورشان خراب گردد. برای آنها بسیار آشکار است که به آن صورت خیری از دولتها نخواهند دید ولی مراوده با دولت را بخاطر کمک به کشورشان خواهند داشت و به هیچ قیمتی جهنم کشور خودشان را به بهشت کشور های دیگر نمی فروشند. آنها بجای نق زدن و بدامن کشورهای دیگر پناه بردن، آستین همت بالا می زنند و به سهم توانایی که دارند در جهت آبادی کشورشان می کوشند. حال اگر دولت و مردم به آنها یاری رساندند که چه بهتر وگر نه در سخت ترین شرایط ممکن هم به سبز بودن و سازندگی کشور خود، ادامه می دهند. تا کنون نیز ، استانداری ، فرمانداری ، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ، شورای اسلامی شهر مشهد ، و هیچ نهاد یا سازمان یا ارگانی ، برای این همه زحمت ، هزینه و تلاش انجام گرفته ، هیچ گونه کمکی انجام نداده اند. در صورتی که از اولین هدف های دولت باید یاری رساندن به نهاد های مفید مردمی و استفاده ی درست از تلاش و طرح های آنها باشد. این نامبردگان محترم میلیارد ها تومان در سال در جهت ایجاد دولت الکترونیک هزینه می نمایند ولی همانگونه که در عمل مشاهده می نمایید ، کار آن عزیزان که از هزاران امکانات و صدها متخصص هم استفاده می نمایند، قابل رغابت با کارهایی که در اینجا تقدیم حضور می گردد ، نیست. سالهای زیادی در زمینه های مختلف علمی ، هنری ، پژوهشی و ... با عشق و علاقه زیاد کار شده است ، تا اینکه شما شاهد یک درصد از کار هایی باشید که فهرست آنها در پیوند های زیر خواهد آمد. بدیهی است ما همیشه به خاطر مثبت اندیشی ، منتظر یاری رسانده های دولتی و غیر دولتی ، برای به ثمر رساندن طرح هایی که به آبادانی کشورمان و ساخت جامعه ی سالم تر کمک کند ، هستیم . هر کمکی که آنها انجام دهند، از طریق همین سایتها و وبلاگها و رسانه های جمعی دیگر ، برای تشویق دیگران ، به اطلاع همگان خواهد رسید. بنا بر این امیدواریم مدیران ما تلاش سازنده ای داشته باشند تا مردم وجود آن عزیزان را به عنوان عناصری سازنده و برنامه ریزانی آگاه ، حس کنند.

اندیشمند حکومتی هرگز نمی تواند کار اندیشمند مستقل را انجام دهد،هنرمند حکومتی هم همین طور. این افراد متفکر و مستقل، هسته ی اصلی تولید دانش و قدرت اصلی جامعه هستند. ما به مفاخر خود کم توجهی کرده ایم. در مورد کم توجهی به مولوی شاعر بزرگ ایران، آن به سرمان آمد که دیدیم ترکیه ادعای از خود دانستن او را دارد.در مورد بزرگان دیگر باید با توجه بیشتر به آنها، جلوی از آن خود نمودن مفاخرمان، توسط کشورهای دیگر را بگیریم. بزرگترین اشتباه دولت ها می تواند استفاده و حمایت نکردن از این اندیشمندان و هنرمندان مستقل باشد. اینها استخوان بندی اصلی هر ملتی را تشکیل می دهند. این گروه از انسانها با چنان عشق و علاقه و انگیزه ای کار می کنند که به راحتی می توانند دنیایی را تحت تأثیر اندیشه و هنر خود قرار دهند. نمونه ی بارز آن پروفسور محمود حسابی بزرگ مرد علم ، اندیشه و عشق به ایران است. او مردی است که فقط اگر بخواهیم عنوان کار هایی که برای کشور ایران انجام داده است را بنویسم، خود کتابی خواهد شد. او بزرگترین انسانی است که افتخار یافتم از نزدیک او را ببینم و بعد نیز با پسر برومند و خوش فکرشان جناب مهندس ایرج حسابی آشنا شدم. شاید بتوان گفت تا کنون بزرگ مردی این چنین مخلص و کوشا مانند دکتر محود حسابی را، ایران بخود ندیده است. او یکی از بزرگترین و بهترین الگو ها برای بشریت است. در نتیجه اگر حکومتها به متفکران مستقلی مانند آنها متکی نباشند ، در مدیریت عاقلانه کشور به بیراهه خواهند رفت و از درون فرو خواهند ریخت و همراه خود کشور بزرگی را نابود خواهند کرد. بنا بر این، کمک گرفتن از متخصص های علاقه مند و عاشق فعالیت های سازنده، بسیار حیاتی است و زمینه ی رشد کارآیی و ایجاد انگیزه ی بیشتر در کارمندان دولت، نیز فراهم خواهد گردید. فکر می کنم تجارب روی داده در کشور ما و دیگر کشورها ، آنقدرکافی باشد که بفهمیم مفید و متعهد بودن واقعی هیچ ارتباطی به شکل ، قیافه و مسلک و مرام ندارد، بلکه بیشتر به اندیشه ، کارآیی ، انگیزه وعمل افراد بستگی دارد. با کمی احترام و اعتماد به یکدیگر ،به مراتب دنیای بهتری را خواهیم ساخت. من به تمام شما هم وطنان گرامی سلام می کنم ، سلامی برای ایجاد موج جدیدی از سازندگی و احترام و اعتماد به یگدیگر، سلامی چو بوی خوش آشنایی.

با تشكر از شما که افتخار میزبانی به من دادید.

محسن موسوي زاده

گردشگری مشهد


در صورت تمایل به ارائه پیشنهاد ، انتقاد و یا همکاری ، می توانید شماره تماس یا ایمیل خود را به آدرس اینترنتی زیر ارسال نمایید.

mohsenmoossavi at yahoo.com

لطفاً بجای

at

علامت

@

بگذارید.


دیگرسايتها و وبلاگهای مربوط به نگارنده

سايت مرجع


پوپک

http://poopak.blog.com/


گردشگری مشهد و دیدنیهای اطراف آن

http://mashhadtour.blogspot.com/


اکوتوریسم ، گردشگری بومی ، گردشگری طبیعت

http://ecotourism.blog.com/


كمك به ساخت جامعه اي بهتر با طرح ها و نظارتهاي شهروندي

http://shahrvand.blog.com/


پارك آموزش

http://mohsenmoossavi.persianblog.com/


چگونه می توان سالم تر زندگی کرد ؟

http://health.blog.com/


درمورد عكاسي و كاربرد عكس در زندگي

http://artphotography.blogsky.com/


داستان هاي مستند و مصور

http://realtale.blogspot.com/


اوريگامي يا هنر كاغذ و تا

http://iranorigami.blogspot.com/


پارك آموزش

http://parkeamoozesh.blogspot.com/


عکس

http://www.flickr.com/photos/moossavi/


پلیس و مردم

http://police.blog.com/


مرجعي بزرگ از عكسهايي در مورد طبيعت تمام دنيا

http://www.flickr.com/groups/natureart/


مرجعي بزرگ از عكسهاي طلوع و غروب سراسر دنيا

http://www.flickr.com/groups/sunriseandsunset


برخي از طرح ها و كارهاي انجام شده توسط نگارنده

http://mohsen-moossavi.blogspot.com/


معرفی تصویری شغل های ایرانی به ویژه هنری

http://iranjobs.blogspot.com/


پروفسور محمود حسابی

http://hessaby.blog.com/


گردشگری خراسان

http://khorasantour.blog.com/



گردشگری مشهد ، اريگامي ، هنر کاغذ و تا ، پوپک ، پارک آموزش، آموزش ، عكس ، هنر، عكاسي ، نقدعكس ، گالري ، نمايشگاه عكس ، ايران ، مشهد ، طبيعت ، محسن موسوي زاده ، گردشگری خراسان رضوی ، گردشگری خراسان ، گردشگری ایران ، کوهسنگی ، فردوسی ، گنبد سبز ، آرامگاه نادری ، موزه مشهد ، هتل های مشهد ، دیدنی های مشهد و اطراف آن ، دیدنیهای مشهد و اطراف آن ، گردشگری مشهد ، حرم امام رضا ، طرقبه ، شاندیز ، هنر عکاسی ، راهنمای گردشگری مشهد ، آموزش مدیریت گردشگری، دانشگاه گردشگری، راهنمای گردشگری خراسان ، توسعه سبز ، راهنمای گردشگری ایران ، راهنمای گردشگری ، عکسهای طبیعت ، آرامگاه فردوسی ، عطار ، کمال الملک ، خیام ، تخت جمشید ، کورش ، داریوش ، رستم ، کنگ ، زشک ، عنبران ، کلات ، طرقبه ، چالیدره ، بند گلستان ، سد گلستان ، ازغد ، مایان ، نقندر ، اخلمد ، گلمکان ، غار مغان ، عکاسی حرفه ای ، آموزش عکاسی ، محسن موسوی ، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی ، خیابان پوپک، توسعه سبز، اکوتوریسم ، توریسم بومی ، توریسم طبیعت ، گردشگری بومی ، گردشگری طبیعت ، شهروند ، شهرآرا ،

Mashhad Tourism , Iran Tourism, Origami, Mashhad Tour, Education, Photo, Picture, Art, Iran, Mashhad, review, Nature, art photography, Mohsen Moossavi ,photography, mashhad-tourist, Khorasan Tour, Khorasan Tourism, Iran Tour, poopak , fotopic, foto art, Koohsangi, Jaghargh, zoshg, poopak, Torghabeh , green development, anbaran , Kang , Mohsen Mousavi , Naghondar , Chalidareh, Bande golestan, Golestan Damp, Nishabour, Mashhad Tour , Kalat , Shandiz , Picnic guide , Nature art gallery, Azghad, Mayan, eco-tourism , eco tourism , ecotourism , citizen , ferdowsi , Khayyam , attar ,



جامعه سالم تري بسازيم

چكيده مقاله :

براي ايجاد يك جامه سالم وپويا و ايمن بر پایه توسعه سبز، نياز به زير ساخت ها و برنامه ريزي هاي علمي و كارشناسي شده است. بدون توجه به اين زير ساخت ها و شاخص هاي مهم توسعه ، هر گز نمي توان به سمت يك ‍ جامعه سالم ، ايمن و ايده آل نزديك شد. لذا در اين مقاله سعي به ارائه كلياتي براي رسيدن به اين اهداف است.

واژه هاي كليدي :

آموزش، امنيت،جامعه سالم، شاخص هاي جامعه توسعه يافته، تشكل هاي مردمي، فرهنگ سازي، عقده هاي سركوب شده، دانايي محوري، توسعه سبز، انقلاب ، جامعه ی مدنی ،توسعه پایدار ، اصلاحات اجتماعی،

مقدمه :

پس از بحران نفتی در سال 1973 میلادی، همچنین گسترش کارخانه ها و مراکز صنعتی وافزایش آلاینده های محیط زیست، واژه ی توسعه پایدار شکل گرفت. بحث توسعه پایدار در ابتدا مربوط به دو موضوع مهم بود. اولی همان غیر قابل تجدید بودن منابع انرژی فسیلی و دومی آلودگی محیط زیست و کره ی زمین بود.به سرعت بحث توسعه پایدار ویژه گیهای خاص خود را پیدا نمود و زیر بنای توسه در دنیا قرار گرفت.ولی به تازگی در سالهای اخیر متفکران دیدند این بحث بسیار ائده آلی مطرحشده و عملاً در دنیای واقعی دست یابی کامل به آن غیر ممکن است. لذا به تازگی بحث توسه سبز بر پایه مصرف حد اقل انرژی، حفظ محیط زیست، نگهداری انرژی و مواهب محیط زیست برای نسلهای آینده ، برخورداری و استفاده از انرژی های تمیز و غیر فسیلی، و .... تدوین گردیده است.اکنون در تمام کشورهای پیشرو تمام طرح ها و برنامه ها از انرژی گرفته شده تا شهر سازی بر این اساس صورت می گیرد.

یکی از جدیدترین دستاوردها در تورنتو کانادا در ژانویه سال جاری 2007 طی تدوین سیاست نامه ای نسبتاً کامل ،منتشر شد.در این توافق نامه استانداردهای کلیدی و پایه برای محیط شهری عبارتند از

1. بهتر کردن کیفیت هوا

2. کاهش گازهای گلخانه ای و اثرهای گرمایی کحیط شهری.

3. افزایش بازدهی انرژی.

4. افزایش کیفیت آب و بازدهی بیشتر آن.

5. کاهش زباله های جامد.

6. محافظت از جنگلها و حیات وحش محل سکونت.

هر یک از این موضوع ها در چارت های جداگانه به صورت بسیار کاربردی تو ضیح داده شده است.اگر در آینده مجالی پیش آید در این موردها بیشتر خواهیم نوشت.

راجع به این موضوع در ایران تا کنون حتی یک مقاله هم نوشته نشده است، چه اینکه به خواهد کارها بر آن اساس طرح ریزی و اجرا شود.

امید واریم با ياري شما خوانندگان گرامي و تمام مردم علاقه مند دنيا در ارائه و اجراي طرح هايي كه منجر به دنياي بهتر شود ، قدمي برداريم. دنيا از آن همه ما انسانهاست ودر خوب و بد آن همه سهيم هستيم.

متن اصلي :

به تدریج به موضوع های مختلفی خواهیم پرداخت. در این مقاله به صورت مختصر برخی راهکارها پیشنهاد می گردد.

نكته بسيار مهم اين است كه باید تا فرهنگ جامعه بر مبناي عقلانيت و منطق جهاني تري ساخت، به پیروی آن موارد دیگر خود متحول می شوند. وقتی حکومت ها در منطق گفتگو و فرهنگ را ببندند درواکنشهای ناآگاهانه ي فیزیکی و برخوردهای غیر منطقی باز خواهد شد. این از نظر علمی و روانشناسی اجتماعی بد ترین نوع برخورد است. اینگونه رفتارها برحسب نوع ،اندازه ،شدت و فراگیری آن ، واکنشهای بسیار نامطلوبی را در بر خواهد داشت. این عقده های سرکوب شده به صورت بسیار ناهنجارتری بروز خواهند نمود. نمونه بارز آن کشور عزیز خودمان است. یک خانم حتی اگربا حجاب کامل هم برای تاکسی کنار خیابان بایستد ده ها ماشین با منظورهای شرم آور دیگری جلو او ترمز می زنند، دعوت های نابجا، متلک پرانی و حتی نرخ گذاری می کنند و ... . در خیابانها هم که خود شما بارها چگونگی مزاحمتها و متلک پرانی های عابرین گرامی را شاهد بوده اید. به عنوان کسی که حدود دویست شهر را در کشورهای اروپایی و غیر اروپایی از نزدیک دیده، عرض می کنم چنین پدیده های آزار دهنده اي آنهم در این ابعاد، در آنجا بچشم نمی خورد. پیامد های جانبی عدم برآورد منطقی نیازهای علمی، اجتماعی، غرایز جنسی و ... هم که به وفور مثل فرار مغزها و مهاجرت مردم ، قاچاق خواسته و نخواسته دختران. به کشورهای سطح پایین عربی و دیگر کشورها، همچنین ازدیاد اعتیاد در بین مردم و .... آشکارا قابل مشاهده است. لذا لازم است

1. تربيت، توسعه، حمايت و گسترش نهادها و تشكل هاي مردمي يا NGO ها و وجود احزاب مختلف، انجمن هاي صنفي، سنديكاها ودر نهاين توسها كيفي احزاب، از نشانه هاي توسعه كشورهاست. همه باید به هم کمک کنیم ، همه باید احساس مسئولیت داشته باشیم. در کشور هایی که وضع مطلوبتر از نظر اقتصادی و دمکراسی دارند ، مشارکت عمده ی مردم برای نیل به زندگی اجتماعی بهتر بخوبی نمایان است. بيشتر مردم كشورهاي توسعه يافته، هر يك عضو چندين تشكل مردمي هستند. آنهايي كه خدمات برجسته تري در اين تشكلها انجام مي دهند ، زمينه شناخت مردم از آنها باعث مي شود كه در آينده سمت هاي مهمتري در كشور را به عهده بگيرند. رئيس جمهورها و نمايندگان مجلس آنها قبلاً در اين گونه تشكلها و احزاب مختلف، لياقت و توانايي خود را نشان داده اند، بعد به آن پست ها راه پيدا نموده اند. يعني در آنجا قدرت و هدايت اجتماع از پايين به بالا شكل مي گيرد و اداره مي شود، نه از بالا به پايين. اين نكته بسيار مهمي است.

هر حکومتی که داشته باشیم اگر همه درست عمل نکنیم ، کار مثبتی صورت نخواهد گرفت. باید قبول کنیم بسیاری از عقب ماندگی ها و مشکلات از نحوه ی برخورد خود ما مردم با زندگی است ، همیشه منتظریم کس دیگری کاری برای ما انجام دهد، همیشه در انتظار قهرمانیم، بی خبر از اینک این قهرمان خود ما و روح همیاری و مشارکت همه ی ما برای ساختن دنیایی بهتر است. هر کس بیاید و هر حکومتی حاکم شود اگر همه ما درست وظایفمان را انجام ندهیم و منطقی از حق و حقوق خود پاسداری نکنیم به آرمان شهر و جامعه ایده آل نزدیک نخواهیم شد. خوب است هر کدام هر روز یک قدم ، فقط یک قدم به سوی ایجاد جامعه سالم تر و بهتر بر داریم ، قدمهای درست بعدی خودش ما را پیش خواهد برد. پس از همین حالا شروع کنیم.

2. آموزش علمی مهارتهای زندگی سالم تر، ایجاد کار و اشتغالهای مفید از مواردي است كه بايد به آن همت گماشت.

3. گسترش فرهنگ طبیعت گردی و تأمین امنیت ، بهداشت و امکانات حمل و نقل به اینگونه محیطها ، گماردن پلیس های گردشگری برای راهنمایی و کمک و ... موجبات رشد و سلامتی جسمی و روانی بهتری را فراهم می نماید.در این رابطه باید به اکوتوریسم توجه بیشتری داشته باشیم.

4. پایه گذاری شادی و نشاط در جامعه بجای فرهنگ غم و اندوهی که در حال حاضر شاهدیم. آدمهای شاد کمتر به سمت اعتیاد و جرمهای دیگر کشیده می شوند.

5. ایجاد بسترهای مناسب ورزشی و تفریحی، ایجاد مراکز قانونی و بهداشتی برای رفع نیازها و غریزه های انسانی ( اگربرای اینکار محل و جای بخصوص و نظارت شده ای در نظر گرفته نشود آنگاه هیچ محلی امن نخواهد بود، مثل روزگار فعلی کشور عزیزمان. و همانطور که شاهدید سالانه میلیونها دلار ارز فقط به همین دلیل رفع غریزه های طبیعی، از کشور خارج می شود و بجای آن بیماریهای خطرناک وارد می گردد. قاچاق خواسته و نخواسته آن انسانهای مظلوم هم بیشتر به همین دلیل است. اگر ما سرمان را زیر برف کنیم کارها خرابتر می شود با تهمت و افترا و دخالت های نا بجا در زندگی خصوصی مردم هم که تا کنون بجز خرابتر کردن اوضاع کاری از پیش برده نشده، بنا براین سؤال اینجاست که آیا نمی خواهیم به کمک همدیگر و با استفاده از تجارب کشورهای دیگر راه حل بهتری پیدا کنیم؟). اگر راه حل های قانونی برای غریزه های طبیعی بشر تدوین نشود ، آن غریره ها از بین نخواهند رفت و مردم بناچار برای پاسخ به این غریزه ها راه های غیر متعارف و غیر قانونی را دنبال خواهند نمود که در نتیجه این کار مشکلات جامعه بیشتر و حادتر خواهد شد. هر جنایتی که به دلیل نبود مفرهای قانونی ، صورت بگیرد ، مقصر اصلی آن دستگاه حکومتی است نه مردم بیچاره که تقاص ندانم کاری آنهارا پس می دهند. در حال حاظر تنها راه قانونی داشتن مجوز از سبت اسناد است، بدیهی است یک مرد محترم بازاری یا کارمند ، به همراه داشتن چنین برگه ای می تواند به از هم پاشیدن خانواده اش منجر گردد. نداشتن این برگه هم یعنی آبرو ریزی و گرفتاری که توسط نیروهای دولتی برای افراد بوجود می آید. اگر منصفانه نگاه کنیم در عمل حریم خصوصی افراد به راحتی نقض می گردد. تمام این تدابیری که می گوییم باید صورت گیرد تا تنش و بحران های نامعقولی د ر جامعه صورت نگیرد، بیشتر برای این است که بسیاری از خانواده هایی که دوست دارند بسیار متین و محجوب در یک محیط امن زندگی کنند ، این امنیت ار آنها گرفته نشود. اگر راه حل های قانونی پیدا نکنیم ، این بحرانهایی که از نبود امکان قانونی رفع نیازهای طبیعی انسانها بوجود می آید، هر روز شاهد گسترش بیش از حد تصور آن خواهیم بود. اینکه ما در طلاق رتبه چهارم جهان را داریم و مشکلاتی مانند قاچاق انسانهای بیگناه و مسافرت های نا ایمن به کشور های همجوار برای رفع اینگونه نیازها ، که به نوعی از چاله به چاه افتادن است، گوشه ای از هزاران پیامد برخورد نامعقول با مسائلی است که با درایت و تعقل و برنامه ریزی درست قابل حل است.برخورد فیزیکی هیچوقت چاره ساز نبوده و نخواهد بود. هر روز سراسر ایران هزاران جرم و جنایت واقع می شود که بسیاری از آنها ناشی از فرهنگ غلط و تعصب کور در این مورد است. وقتی کاری با نظارت قانون و بهداشت صورت نگیرد، در بی قانونی باز خواهد شد و هزاران خانواده از هم می پاشد و بسیاری از بیماری های خطرناک به صورت اپیدمی در می آید. در این صورت خانم های شریفی که دارند از دسترنج زحمت و تلاش سازنده ی خود ،چرخ زندگی خود و چه بسا یک خانواده را می چرخانند، در معرض نا امنی و نگاه نا روا قرار خواهند گرفت. با ندانم کاری و روش های نا درست نباید آرامش و اطمینان را از جامعه بگیریم، اگر هر چیزی بجای خود نباشد به تمام روابط درست اجتماعی زیان وارد می کند، نگاه ها زهر آلود تر می گردد و بسیاری که آدمهای درست و خوب و مفیدی هستند ، نخواسته از دیوار یکدیگر بالا خواهند رفت. پرسش این است که هر روز ما باید شاهد چند هزار مشکل ها و مصائب حاد باشیم تا لازم باشد فکر عاقلانه تری برای حل این مسئله به مرحله اجرا در آید. به خاطر حفظ حرمت افراد نابالغ و خانواده های محترمی که خواننده ی این مقاله هستند، بسیاری از مطالب بسیار اساسی را نمی توان در اینجا بیان نمود ، ولی مسئولین و برنامه ریزان مملکت می توانند ترتیبی اتخاذ کنند تا با نشست های رو در رو ، مطالب و برنامه هایی که می تواند مشکلات را کاهش دهد را به بحث و به مرحله ی اجرا در آورند. بدیهی است آنجا بسیاری از مطالب مهم را که نمی تواندر اینجا نوشت ارائه خواهیم داد . نوشتن چنین مقاله ای در این اجتماع و فرهنگ بسته ی ما ، ریسک بالایی را می طلبد و من این کار را با تحمل ناراحتی بسیار زیادی انجام دادم . فقط به این امید که شاید جلو از هم پاشیدن بی دلیل چند خانواده، مبتلا شدن چند انسان به بیماری های ناخاسته و حرمت شکنی چند انسان بی گناه که از روی ناچاری عملی را به صورت غیر عرف انجام داده اند ، گرفته شود و از طرفی انسانهای دیگر با امنیت بیشتری بتوانند در اجتماع ، زندگی بدون استرس و نگرانی های موجود را داشته باشند. هر روز در رسانه های ما صفحه هایی پر از حوادثی از این قبیل است ، ولی متأسفانه همین رسانه ها به صورت ریشه ای به حل این مشکل ها نمی پردازند و شاید ازاینکه با گذارش این حوادث می توانند خواننده ی بیشتر داشته باشند، ناخوداگاه در دام سودا گری قرار گرفته اند.رسانه ها باید زبان گویای مردم باشند و به حل ریشه ای مشکل های آنها بپردازند ولی در عمل انتظار های یک جامعه رو به رشد را برآورده نکرده اند. ارباب معرفت هم از ترس آبرو و برچسب های نابجا ، وارد این مقوله ی خطیر نمی شوند، واین وسط بیچاره افراد اجتماع که بی تقصیر تباه می شوند . یک با در همایش پلیس امنیت و مردم قدم کوچکی در این رابطه برداشته شد ولی متأسفانه پیگیری های لازم برای به ثمر رسیدن نتیجه های مطلوب و کار آمد صورت نگرفت.اولین بار در آنجا این طرح را به صورت خلاصه تر ارائه دادم. بعضی از سر فصل هایی که در اینجا به صورت کوتاه به ان پرداخته شده، در این همایش توسط بعضی عزیزان به صورت مقاله ای جداگانه ارائه گردیده بود . آن مقاله ها مورد توجه قرار گرفت و جایزه هایی هم به نویسندگان آنها تعلق گرفت. خوشبختانه این توجه، بسیار به اهمیت این مقاله کمک می کند.

6. گسترش پارک های آموزشی که شرح آن در وبلاگ پارک آموزش شرح داده شده است . فقط مختصراً عرض می شود هدف کلی چنین طرحی ایجاد پارکهای آموزشی و یا تغییر مناسب در پارکهای موجود به گونه ایست که در آنجا با طراحی وسایل و امکانات مناسب تفریحی و علمی بتوان با بازی و تفریح و شادترین روشها در افراد مختلف بخصوص دانش آموزان، تغییر رفتار مطلوب علمی ، آموزشی ،پرورشی و فرهنگی ایجاد نمود.

7. راه حل های بسیاری باید و جود داشته باشد که نیاز به فرا خوان های عمومی و استفاده از ارباب معرفت است . هر چه دیرتر بجنبیم زیان بیشتری خواهیم دید .

8 . بجای برخوردهای متحجرانه ، رفتارهای عالمانه تری را بیاموزیم و بکار ببریم. مي توان از تجارب مفيد ديگر كشورها نيز سود برد تا مجبور نشويم براي رسيدن به آن نتايج هزينه هاي بيشتري بپردازيم.

9 . توجه به هنر های مختلف و بسط آنها با امکانات مدرن آموزشی و برگذاری جشنواره های غیر فرمایشی ( اگر دقت کنید بیش از نود درصد جشنوارهای هنری پیرامون مجیز گفتن باورهای مذهبی حکومتی است. در نتیجه این کار فاتحه ابتکار ، خلاقیت و نو آوری خوانده می شود و به همان باورهای دینی هم دست نمی یابیم.) کمک می کند تا استعدادها در زمینه ها ی مطلوبتر و مفید تری شکوفا شوند. يكي از كارهاي خوبي كه در اين چند سال اخير شاهد بوديم ، كمي آزاد گذاشتن جوانها در حوزه موسيقي بود. اين باعث شد گروههاي خود جوش زيادي شكل بگيرد و آهنگهاي بسيار بهتر و پر معني تري نسبت به ترانه هاي لس آنجلسي ساخته شود. نتيجه اين شده كه كمتر كسي به آهنگهاي بي معني و مضحك لوس آنجلسي گوش دهد. مگر اين قدم بسيار بزرگي نيست. چرا ما نمي خواهيم تواناييهاي فرزندان خوب اين ديار را باور كنيم؟ چه اجباري كه بجاي حمايت و هدايت كردن، آنها را فراري دهيم. بگذاريم آنها هم نفسي تازه كنند.

10 . آموزش سطح بالا ( براي كودكان، مردان ، زنان، خانواده، و همه اقشار جامعه ) اين موارد كه كليات جامعه توسعه يافته را تشكيل مي دهند، هر كدام جزييات بسيار بيشتر و اجرايي تري دارند كه در حوصله يك مقاله نمي گنجد و بايد كتابهاي تخصصي در اين موارد تدوين نمود. ولي همين اندازه توجه داشته باشيد كه كل اطلاعات بشري در طي حدود ده سال دوبرابر اطلاعات از اول زندگي بشر تا كنون مي شود. لذا لازمه يك جامعه پويا و سالم پيش رفتن و كنار آمدن با دانش روز بشري است. سرمايه هاي اصلي هر مملكت ديگر نفت و معادن و اين قبيل چيزها نيست ، بلكه سرمايه هاي واقعي كنوني نيروهاي انساني كار آمد است. بنا بر اين دانايي محوري بايد مهمترين و در اولويت ترين بخش فرهنگ جامعه قرار گيرد و بيش از هر چيز ديگري به آن پرداخته شود. بايد به تربيت نيروي انساني كارآمد و حفظ و حراست از نخبه ها ( انسانهايي كه عملاً توانسته اند و يا در صورت داشتن امكانات مي توانند تأثير مثبت چشمگيري در حيطه هايي كه مردم به آن نياز دارند بوجود بياورند، نه اينكه صرفاً در جشنواره اي مقام آوردهاند يا در كنكور يا دانشگاه رتبه هاي خوب آورده اند. ) توجه شود.

11 . توجه به حفظ محيط زيست، مبارزه با آلاينده ها و ... .

12 . كيفيت بخشي در نيروي انساني ( آموزش مهارتهاي زندگي، نخبه پروري، تربيت و ...)

13 . گسترش دموكراسي، صلح دوستي، آزادي هاي اجتماعي و ...

14 . کاربرد تعامل های سازنده بجای اندیشیدن به حذف یکدیگر و توجه به سازندگی و اصلاح بجای انقلاب هایی که جز زیان های هنگفت ، سودی به حال مردم نخواهد داشت.تلاش برای ساخت جامعه ی مدنی و قانون گرا به مراتب نتیجه بخش تر از به طبل جنگ و انقلاب کوبیدن است. وقتی عقل ها و افکار پایین می آید این مشت هاست که گره می شود بالا می رود. وقتی در گفتگو در ملتی بسته گردد ، سفیر گلوله از دهانه تفنگ ها زوزه خواهد کشید.ساخت یک جامعه ی عقل گرا بسیار مشکل و زمان بر است برای همین بسیاری از مردم، به اشتباه و بدون برنامه ریزی های مدون به سمت راه های میانبر مانند انقلاب کشیده می شوند که جز وخیم تر کردن کار چیزی به دست نیاورده و نخواهند آورد.

15. هدف قرار دادن روشن ضميري و آگاهي حقيقي بجاي هدف قرار دادن تمدن. هدف من از نوشتن اين مقاله و زندگي ، رسيدن به اين هدف ارزشمند است.

اين مورد كه از مهمترين قسمت هاي ساخت يك جامعه سالم است ، نياز به شرح و بسط بيشتري دارد.رسيدن به تمدن ( كارخانه بيشتر، راه بيشتر، دانشگاه بيشتر، كتاب بيشتر، حزب بيشتر و...) بسيار آسان تر است تا دستيابي به آگاهي و روشن ضميري حقيقي، زيرا رسيدن به اين مورد نياز به كوششهايسخت و طاقت فرسا وبسيار دقيق مي باشد. به همين دليل است كه آگاهي حقيقي و انسانهاي روشن ضمير مورد تنفر اكثريت قرار مي گيرند، زيرا آنها چهره ي دروغين تمدن ها را بر ملا مي كنند و آيينه اي در مقابل انسانهاي ديگر قرار مي دهند كه آنها واقعيت خويش را در آن مي ببينند. اگر اين مورد را برداريم در متمدن ترين اجتماع ها چيزي بيش ار دزدان با چراغ نخواهيم ديد. پزشكان زير ميز بگير، مأموران رشوه بگير، پيمان كارهاي نادرست و ... پي آمد نبود روشن ضميري و آگاهي حقيقي است. اگر شاخصهاي انساني را گم كنيم هيچ چيزي بجز يك انسان از خود بيگانه شده نخواهيم داشت.

دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند يافت مي نشود گشته ايم ما گفت آنكه يافت مي نشود آنم آرزوست

سخن آخر :

توجه عميق به ایجاد جامعه ی مدنی مبتنی بر عقلانیت بدون تعصب های کور، و در نظر گرفتن شاخص هاي توسعه ی سبز و به عمل در آوردن آن موجب ساخت جامعه و نجات آن از مشكلات مختلف خواهد شد ، ودر صورت عدم توجه به اين موارد، هر كاري بكنيم چيزي بيش از آب در هاون كوبيدن نخواهد بود.